کتابدونی

کتابایی که خوندیم رو اینجا مختصر می کنیم و در موردش حرف می زنیم

کتابدونی

کتابایی که خوندیم رو اینجا مختصر می کنیم و در موردش حرف می زنیم

کتابدونی
ما ها نه نویسنده ایم و نه منتقد ادبی ولی به چیزهایی که می خونیم فکر می کنیم و در موردش حرف می زنیم. لذا نوشته های این وبلاگ لزوما درست نیست اما نتیجه فکرهای ماست. برداشت از مطالب آزاد اما با مسئولیت شرعی و حقوقی خواننده مطالب (نه نویسنده) است.
طبقه بندی موضوعی
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۲۶ مطلب با موضوع «تاریخی» ثبت شده است

جمعه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۳۴ ب.ظ

عارفانه


بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب "عارفانه" مجموعه ی دست نوشته های شهید دکتر مصطفی چمران که توسط برادر کوچکترشون مهدی چمران جمع آوری شده

کتاب شامل دست نوشته های کوتاه کوتاه ایه که از ۱.۵ صفحه تجاوز نمیکنه، راستش جوری که من این کتاب دیدم فقط عارفانه نبود یجایی حتی خسته شدن داشت ، ناله کردن داشت، حرف زدن داشت، دوست داشتن و دل تنگی داشت... (منظورم زمینیه) و این باعث میشد بفهمی این "مرد آسمونی" هم واقعا "آدمی" بوده که به اینجا رسیده

چیزی که تو کل نوشته ها مشهوده تمرین برای بهتر بودن، وصل تر بودن

"خدایا به من نعمت فقر اعطا کن ، مرا در آتش عشق بسوزان و در عالم تنهایی به خود نزدیک کن..." 

"میخواهم از همه چیز بی نیاز باشم، درویش باشم، فقیر باشم و به هیچ چیز احساس احتیاج نکنم...خدایا مرا به این نعمت فقر توانگر کن"

راستش بعد از خوندن این کتاب احساس میکنم اون سوالهایی که تو کتاب "مرد رویاها" با رفتن پروانه و عکس العمل دکتر در اون شرایط برام پیش امده بود قابل هضم تر شده.... نمیدونم شایدم نه...."در جدال با حق باطل :)  "پیشنهاد میکنم شما هم این کتاب بخونید  چرا که لایه های جدیدی از روحیات دکتر چمران براتون شکوفا میشه بقول خودشان:

"خدایا ، این لطافت با آن صلابت چگونه جمع شده است؟ خودم در تعجبم..!"


............................

پ۰ن: انتهای کتاب چندتا از دست خطها و تصاویر دکتر چمران هست که من این دوتا تصویر دوست داشتنی رو برای اینجا انتخاب کردم

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۳۴
نسترن سعیدی فرد
سه شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۰۳ ق.ظ

عصایت را به میله های زندان بزن موسی

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب «عصایت را به میله های زندان بزن موسی» زندگی نامه «امام موسی صدر»


عصایت را به میله های زندان بزن


در مورد محتوی کتاب زیاد نمی نویسم چون نمی خوام خرابش کنم فقط اینقدر بگم که هر کی نخونه سرش کلاه رفته تا بناگوش و بلکه بیشتر. به جاش سعی می کنم در مورد حس خودم از خوندن کتاب بگم که ترغیب شید به خوندنش

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۵ ، ۰۶:۰۳
احسان بدریکوهی
سه شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۳۹ ب.ظ

خسی در میقات



بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب "خسی در میقات" نوشته جلال آل احمد سفرنامه نویسنده است به سفر مکه در سال ۱۳۴۳

کتاب یک سفرنامه ساده معمولی نیست بلکه نگاه عمیق تریست به حج ، مکه ، کشف و خداوند...

شاید جذابیت بیشتر این کتاب از این جهت باشد که به قول خود نویسنده نمی خواد فقط " بره ی گم شده به گله باز گشته باشه" بلکه " بز گری باشه که می خواد خودش رو بیشتر گم کنه" 

حال دور از جان همگان چون با این "بز گر" قرابتی حس کردیم جذب این کتاب شدیم :)

نویسنده در طول سفر با نگاه تیز  انتقادی در حال پرسشگریه اما در زیر و بم این پرسشها اتصالاتی رخ می ده که خیلی دوست داشتنیه:

((بزرگترین غبن این سالهای بی نمازی از دست دادن صبح ها بوده، با بویش، با لطافت سرمایش، با رفت و آمد چالاک مردم. پیش از آفتاب که بر می خیزی انگار پیش از خلقت برخواسته ای. از خواب به بیداری. و از سکون به حرکت. و امروز صبح چنان حالی داشتم که به همه سلام می کردم. و هیچ احساسی از ریا برای نماز........اما کلمات عربی بر ذهنم سنگینی می کند. و بر زبانم. و سخت هم، نمی شود به سرعت ازشان گذشت. آن وقت ها عین وردی می خواندمشان و خلاص. ولی امروز صبح دیدم که عجب بار سنگینی می نهند بر پشت وجدان. صبح وقتی می گفتم "السلام علیک ایها النبی" یک مرتبه تکان خوردم. ضریح پیش رو بود و مردم طواف می کردند و برای بوسیدن از سر و کول هم بالا می رفتند و شرطه ها مدام جوش می زدند که از فعل حرام جلو بگیرند... که یک مرتبه گریه ام گرفت و از مسجد گریختم))

این کتاب در کنار سیری که طی می کنه از قلم و تشبیهات خیلی جالب نویسنده هم برخورداره (هرچند که به نگاه هیز نویسنده در بسیاری از صفحهات انتقاد دارم اما) تشبیه بسیار جالب لباس اعراب به گله قند و تشبیه حضرت حوا به مادربزرگ بشریت :) و خیلی های دیگر...

و کل سفر کنایه به این سواله که " آیا عبادت و تجارت توامانند؟؟؟"

_____________________________________________

پ۰ن: اونطوری که باید ذهنم همراهی نکرد که کتاب خوب معرفی کنم ، ولی واقعا خوندنش خالی از لطف نیست :)


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۳۹
نسترن سعیدی فرد
يكشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۲ ب.ظ

نامیرا

سلام

چون نزدیک محرم هستیم میخواهم برای دقیقا این ایام کتاب نامیرا را معرفی کنم.

کتاب نامیرا، داستان فضای کوفه است. کوفه زمان حج حسین - علیه السلام - تا دهم محرم سال شصت ه.ق.

صادق کرمیار، هوشمندانه تصویر آن روزها را ترسیم می کند تاجایی که پازلهای پراکنده ای که در طول زمان برای امثال ما به وجود آمده اند در کنار هم قرار می گیرد.

شاید تا به حال از خود پرسیده باشید که: "مگر می شود n هزار نفر نامه بنویسند و همان n هزار نفر زیر حرفشان بزنند؟"


من معتقدم در کنار تمام تغییراتی که در زندگی انسانها در طول زمان دیده می شود، ویژگیهای پایدار زیادی در آنها وجود دارد که جز ذاتیات انسان بودن است. همین ویژگیهای پایدار باعث میشود که بسیاری از استدلالهای مردم آن زمان شبیه استدلالهای مردم این زمان باشد.

کتاب را که میخوانی باید سعی کنی خودت را در موقعیت شخصیتهای داستان قرار دهی و پیش وجدان خودت، خودت را محک بزنی. "اگر من بودم ..."

در اینجا دیدم که آقای خامنه ای در خصوص این کتاب گفتن: «هر کسی می‌خواهد فتنه‌ی اخیر را بشناسد، این کتاب را بخواند.».


تمام کردن این کتاب در ابتدای محرم حسین -علیه السلام- تجربه متفاوت غمش را خواهد ساخت.

والسلام

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۴ ، ۲۲:۳۲
صالح
شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۰۴ ب.ظ

انسان دویست و پنجاه ساله

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب «انسان دویست و پنجاه ساله» نوشته «سیدعلی خامنه ای»



کتاب خوبی اه و در چند جمله کوتاه میشه گفت: مروری کوتاه بر زندگی تمام ائمه و بررسی شرایط اجتماعی آن ها

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۴ ، ۲۳:۰۴
احسان بدریکوهی
جمعه, ۱ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۵۹ ب.ظ

مرد رویا ها

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب «مرد رویاها» نوشته «سید مهدی شجاعی»



مربوط به بخشی از زندگی شهید چمران اه از دوره ای که تو آمریکا درسش تموم شده تا تشکیل حزب امل تو لبنان و نهایتا سقوط نبعه. کتاب خوبی بود و متن روان و جذابی داره. هرچند که در غالب رمان نوشته شده و استناد تاریخی در مورد حرف ها نیست اما بعضی از جملاتش رو که دوست داشتم تو ادامه متن میارم؛

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۵۹
احسان بدریکوهی