کتابدونی

کتابایی که خوندیم رو اینجا مختصر می کنیم و در موردش حرف می زنیم

کتابدونی

کتابایی که خوندیم رو اینجا مختصر می کنیم و در موردش حرف می زنیم

کتابدونی
ما ها نه نویسنده ایم و نه منتقد ادبی ولی به چیزهایی که می خونیم فکر می کنیم و در موردش حرف می زنیم. لذا نوشته های این وبلاگ لزوما درست نیست اما نتیجه فکرهای ماست. برداشت از مطالب آزاد اما با مسئولیت شرعی و حقوقی خواننده مطالب (نه نویسنده) است.
طبقه بندی موضوعی
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
يكشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۸، ۰۷:۲۷ ب.ظ

باباقورباغه

به نام خدای مهربانی

نویسنده: تورنتون دبلیو برجیس

مترجم : سعیدا زندیان




باباقورباغه،قورباغه‌ی پیر و کله شقی بود. او یک روز در حال خوردن صبحانه بود که پسر عمویش آقاوزغه را دید که به سمتش میآمد.

 باباقورباغه از دیدن پسر عمویش، خوشحال شد، آنها مشغول صحبت بودند، باباقورباغه گفت: چرا جایی که به دنیا آمدی را ترک کردی این توهین به مادر و پدرمان است. آقاوزغه در جواب گفت: من دنیای بزرگ را بیشتر از این دنیای کوچک و ساده دوست دارم. دنیای بزرگ چیزهای بهتری از دنیای کوچک تو دارد...

همان موقع پسر براون مزرعه دار، آمد. باباقورباغه به داخل برکه شیرجه زد ولی آقاوزغه بدون ترس به او گفت من با پسر براون مزرعه دار دوست شدم، و با او رفت.

باباقورباغه فردای آنروز به فکر فرو رفته بود و به دنیای بزرگ فکر میکرد، پس تصمیم گرفت به دنیای بزرگ برود.

باباقورباغه که به دنبال دنیای بزرگ از برکه خندان بیرون رفته بود در حالی که تشنه و بی حال بود، با دنی موشه روبرو شد که او را به چشمه ای راهنمایی کرد. ولی در آن چشمه گرفتار پسر براون مزرعه دار شد و در نهایت پس از ماجراهایی به کمک باد و نسیم توانست نجات پیدا کند و به برکه خندان برگردد.


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۳۰
پرهام آذرکیش

نظرات (۳)

۰۳ مرداد ۹۸ ، ۱۷:۲۶ احسان بدریکوهی
سلام 
دایی لطفا آخر قصه رو کاملتر تعریف کن برام
۰۱ مرداد ۹۸ ، ۱۱:۲۵ احسان بدریکوهی
نه، منظورم آخر داستان اه که گفتی بابا غورباقه به کمک باد و نسیم توانست نجات پبدا کند. 
 اون برکه پسر براون مزرعه دار چه جور جایی بود؟ 
پاسخ:

با اینکه پسر براون با آقاوزغه دوست بود ولی باباقورباغه را اذیت کرد. پای او را با نخ بست و باباقورباغه به کمک باد و نسیم نجات پیدا کرد و به برکه خندان بر میگردد.
۰۱ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۵۷ احسان بدریکوهی
سلام
یه سوالی برام پیش اومد. مگه پسر براون مزرعه دار با آقا وزغه و آقا قورباغه چیکار می کرد که از اونجا فرار کردند؟ 
پاسخ:
سلام دایی منظورم این بود که آقاوزغه با پسر براون مزرعه دار رفت

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی