کتابدونی

کتابایی که خوندیم رو اینجا مختصر می کنیم و در موردش حرف می زنیم

کتابدونی

کتابایی که خوندیم رو اینجا مختصر می کنیم و در موردش حرف می زنیم

کتابدونی
ما ها نه نویسنده ایم و نه منتقد ادبی ولی به چیزهایی که می خونیم فکر می کنیم و در موردش حرف می زنیم. لذا نوشته های این وبلاگ لزوما درست نیست اما نتیجه فکرهای ماست. برداشت از مطالب آزاد اما با مسئولیت شرعی و حقوقی خواننده مطالب (نه نویسنده) است.
طبقه بندی موضوعی
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۳ مطلب با موضوع «طنز» ثبت شده است

سه شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۰۷ ق.ظ

آبنبات هل دار

بسم الله الرحمن الرحیم


داستان طنز "آبنبات هل دار " نوشته مهرداد صدقی

تو یه نگاه کلی کتاب خوبی بود : ) اما بیشتر مناسب گروه سنی نوجوان و اونطور که پشت جلد نوشته " هنگام مطالعه با صدای آهسته بخندید، همسایه ها خوابیده اند" هم نیست، البته باید گفت خیلی سلیقه ای این موضوع و نمیشه به همه این نسخه رو داد؛ صادقانه با بخشهایی از کتاب واقعا خندیدم و از آن صادقانه تر گاهی هم کسل شدم .

داستان از زبان محسن پسر شیطون شیرین بجنوردیه که با همون لهجه شیرین مردمان بجنورد داستان رو روایت میکنه داستان مربوط به زمان جنگ تحمیلی ایران عراقه.. زمانی که خانواده ها در سطوح متوسط و رو به پایینی به سر میبردن و زمان صف های طویل..کپن ها.. بازی های کوچه خیابانی بچه هاست.. 

((مامان شروع کرد به تعریف کردن از مریم و اینکه ما چقدر با وسواس دختر انتخاب می کنیم. گفت که مثلا از الان برای من یکی را در نظر گرفته که وقتی بزرگ شدم همان را برایم بگیرند. لابد منظورشان رویا، دختر خاله اقدسش بود که هم سبیل هایش از مال من بیشتر بود، هم شماره کفشش، هم قد و هیکلش. تصورش هم برایم کابوس بود؛ چون اگر خدای ناکرده در آینده می خواستم با او ازدواج کنم، مطمئن بودم هر روز وقتی خسته و کوفته از اداره برمیگردم مرا به جای کیسه بوکس کتک می زند تا بروم برایش پفک و لواشک بخرم. از حرف مامان قرمز شده بودم؛ ولی کسی خبر نداشت خودم یکی را در نظر دارم. می خواستم بزرگ که شدم با خانم معلممان عروسی کنم. البته قبل از من حمید می خواست با او عروسی کند؛ اما از وقتی او با خط کش تنبیهش کرد، تصمیم گرفت برود با مجری برنامه کودک عروسی کند ))

پ.ن: طراحی جلد کتاب دوست داشتم


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۵ ، ۱۰:۰۷
نسترن سعیدی فرد
پنجشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۴، ۰۹:۰۸ ب.ظ

جزیره بی تربیت ها

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب «جزیره بی­ تربیت­ ها»، نوشته «شهرام شفیعی»

    یه کتاب کوتاه متشکل از حدود ده تا داستان؛ البته این جلد 2 اش بود که من خوندم و ده تا جلد داره.

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۲۰ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۰۸
احسان بدریکوهی
چهارشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۹ ب.ظ

ته خیار

بسم الله الرحمن الرحیم


کتاب "ته خیار" نوشته "هوشنگ مردای کرمانی"

کتابی که به سبک همیشگی نویسنده شامل داستانک های با مضامین اکثرا اجتماعیه (شاید بهتر بگم دیدی نوین به چیزها روتین زندگی های امروزی) داستانهایی کاملا مجزا که گاهی کاملا تخیلی می شه!

اسم "ته خیار" از داستان اول کتاب گرفته شده:

 (( استاد خیار را از همسایه گرفت، به گل ریز و خشک شده ی سر خیار اشاره کرد و گفت: این یعنی پایان خیار ، باور ندارید ، اسیر عادتتان شده اید این گل هم مثل همان گل هایی است که روز آخر برای مان می آورمد از گل درآمده است و با گل تمام می شود همین....))

کل کتاب به همین سادگی با چیزهایی خیلی ساده شما رو به عمق عمیق تری از سطح زندگی می بره با نگاهی کاملا متفاوت به مرگ ، پیری ، سختی های زندگی ، بی پولی و... (همشونم تلخ)

در کل کتابی بود در کنار تلخی دوسش داشتم و فکر نکنم هیچ محدوده سنی هم داشته باشه و این خودش هنر نویسنده فاخرشه :)

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

معرفی خودمانی:

خلاصه اگر 12 هزار تومان دادین و این کتاب را خریدید، حداقل از 30 داستان موجود 4 تایش را پسند مینمایید اگر هم ننمودید که دیگر...(یکی دارد من را صدا می کند) :/

می دانید به قول خود نویسنده نگاه این کتاب به مسائل تلخ زندگی (علی الخصوص مرگ) یک جور "زهرخند" بوده یا به قول بچه محل های خودمان یک جور "درد خنده" :)) واقعا در بعضی از داستانها دلمان می خواست برویم پیش آقای مرادی کرمانی بگوییم:

خو الان چرا؟ :/ خو الان این تموم شد یهنی؟؟؟ :/ البته که ما آقای مرادی کرمانی بسیار دوست میداریم و از آنهایش هستیم که اگر روزی ببینمشان کلی می خواهیم لبخند بزنیم کلی سیریش شویم کلی امضا بخواهیم و از این حرف ها و از مهمترین سوالتمان از ایشان این است که: واقعا تو کدام قسمت مغزتان این همه خلاقیت ، نگاه وسیع و جذابیت نگارش نهفته است و اگر قسمتی هست که همگیر است!!! اگر پاوری ، هندلی چیزی دارد لطفا به ما هم بگویند تا روشنش نماییم والله بخدا :)


۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۴ ، ۱۹:۳۹
نسترن سعیدی فرد