کتابدونی

کتابایی که خوندیم رو اینجا مختصر می کنیم و در موردش حرف می زنیم

کتابدونی

کتابایی که خوندیم رو اینجا مختصر می کنیم و در موردش حرف می زنیم

کتابدونی
ما ها نه نویسنده ایم و نه منتقد ادبی ولی به چیزهایی که می خونیم فکر می کنیم و در موردش حرف می زنیم. لذا نوشته های این وبلاگ لزوما درست نیست اما نتیجه فکرهای ماست. برداشت از مطالب آزاد اما با مسئولیت شرعی و حقوقی خواننده مطالب (نه نویسنده) است.
طبقه بندی موضوعی
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۵ مطلب توسط «مطهره علیجانی پور ارباستان» ثبت شده است

شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۸، ۰۱:۲۹ ب.ظ

خاطرات سفیر

خاطرات سفیر، نیلوفر شادمهری

سلام :)

برشی از کتاب ؛

استاد پرسید: سخنرانی هروه رو گوش کردی؟

گفتم: بله.

- بیست سال قبل توی یه کنفرانس یه سخنرانی داشتم. اون روز، بعد از تموم شدن حرفهای من همینقدر با شور و حرارت برای من دست زدن و تشوسقم کردن..

-خیلی خوبه.

- اما اون روز من دقیقا بر عکس حرفایی رو که امروز هروه زد، ثابت کرده بودم..

- ...

- بیست سال با تئوری هام کنفرانس دادم و برام دست زدن.. و امروز هروه خلاف اون حرفارو ثابت میکنه و براش همونقدر دست می زنن..

- ..

- «حضار» کارشون دست زدنه.. این تویی که باید بدونی زندگی ت رو داری وقف اثبات چی می کنی..

-..

- میفهمی دخترم؟ این مهم ترین درس زندگی من بود!

...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۸ ، ۱۳:۲۹
مطهره علیجانی پور ارباستان
شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۸، ۱۲:۵۴ ب.ظ

دزیره

دزیره؛ آن ماری سلینکو؛ مترجم: ایرج پزشکزاد

سلام

دزیره

چند سالیه که کتابهای غیر واقعی (داستانهایی که صرفا از تخیلات نویسنده ناشی شده) برام جذاب نیستند. ترجیح میدم چیزی که میخونم مستند یا حداقل برداشتی آزاد از یه اتفاق واقعی باشه. شاید فکر می کنم در این صورت درسی که ازش میگیرم یا تاثیرش روی من، بیشتر و موندگار تره. رمان دزیره در واقع زندگینامه دختریه که زمانی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۸ ، ۱۲:۵۴
مطهره علیجانی پور ارباستان
شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۸، ۱۲:۴۱ ب.ظ

ملت عشق

ملت عشق؛ الیف شافاک؛ ترجمه ارسلان فصیحی


ملت عشق


شمس.گفت: "عاقبتمان را ما نمیدانیم. اندیشیدن به پایان راه کاری بیهوده است. وظیفه تو فقط اندیشیدن به نخستین گامی است که برمیداری. ادامه اش خود به خود می آید."

سرم را تکان دادم. احتیاجی نبود بپرسم، معلوم بود این هم یکی دیگر از قاعده های شمس است.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۸ ، ۱۲:۴۱
مطهره علیجانی پور ارباستان
پنجشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۶، ۰۵:۱۲ ب.ظ

تک و تنها توی دنیای به این بزرگی!

یا حق

سلام

"یک  روز در مدرسه، گفتن ساعت را یاد گرفتم. ساعت نه، ساعت ده، ساعت یک، ساعت دو. بابا همیشه ساعت سه میامد دنبالم اما آن روز نیامده بود. چرا نیامده بود؟ چه شده بود؟" تک و تنها توی دنیای به این بزرگی- اولف نلسون- ترجمه: فریده خرمی


تک و تنها توی دنیای به این بزرگی!


کتابی که به شدت با قهرمان داستانش همزاد پنداری میکنم :)
خوندنش توصیه میشه به شددددددت! البته به اونهایی که کودکی پر از رویا و خیالپردازی داشتن و هنوز با به یاد آوردن اون روزها لبخند میشینه روی لبشون. با سپاس فراوان از عزیز نازنینی که از نمایشگاه کتاب برام خریدش و وقتی رسیدیم خونه اولین کتابی بود که خوندمش و میخکوبم کرد از شدت شباهت! اینکه یه بچه چقدر خوب یه اتفاق رو (که در واقعیت اتفاق نیفتاده بود!) پذیرفت و مسیولانه و خلاقانه براش دنبال راه حل گشت. مدیریت هیجان، مهارت حل مساله و احساس مسیولیت در مقابل برادر کوچکترش ش فوق العاده بود :) موافقت تمام و کمالم رو با  گفته برنامه «9 تا نیمروز» از رادیو نیوزیلند اعلام میدارم : "قصه ای تلخ و شیرین از عشق برادرانه و تخیلات دیوانه وار!"

نویسنده و تصویرگر کتاب-اوا اریکسون- هردو کاردرست و معروف و برنده جوایز بین المللی هستن.

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۶ ، ۱۷:۱۲
مطهره علیجانی پور ارباستان
سه شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۵۹ ب.ظ

هنر و علم عاقلانه خوردن

کتاب «هنر و علم عاقلانه خوردن» از : "آلبرت الیس، مایکل آبرامس و لیدیا دنگلجی" و ترجمه "مهرداد فیروزبخت"

یکی از مهم ترین مواردی که این کتاب در کنار همه تکنیک ها، راهبردها و توضیحات مفید عقلانی-هیجانیش به شما یاد میده یا در واقع "یادآوری میکنه" ، چند تا باور خیلی ساده و در عین حال سخته. اصولی مثل : پذیرش، به چالش کشیدن باورهای نامعقول و اینکه کسی غیر از خودمون نمیتونه ما رو مجبور به انجام کاری کنه. مثل لپ لپ غذا خوردن یا شکستن رژیم. بزارید با یه مثال بیشتر توضیح بدم :

"اصلن  من حق دارم که بخوام چاق باشم، اگرچه ممکنه چاقی مطلوبجامعه نباشه، مد  نباشه و حتی به مشکلاتی در زمینه سلامتی منجر بشه، من الان چاقم. مسلما این مطلوب یا خوشایند نیست ولی حتی اگر هرگز نتونم رژیمم رو با موفقیت ادامه بدم و همیشه چاق بمونم، باز به عنوان یه انسان ارزشمندم و اضافه وزن داشتن از من یه کرم بی دست و پا نمیسازه. اگر رژیمم رو بشکنم همیشه میتونم دوباره شروع کنم و بهتره بجای متنفر شدن از خودم که نتیجه ش بیشتر و بیشتر خوردنه، سعی کنم تحمل ناکامی ام رو بالاتر ببرم". اینکه خودمون رو بدون قید و شرط بپذیریم به این معنی نیست که تا ابد یه کرم بی دست و پا باقی بمونیم، بلکه این پذیرش واقع بینانه و منطقی وضعیت فعلی، به ما کمک میکنه تا با به چالش کشیدن باورهای نامعقولی که عادات مخرب رو در ما شکل میدن، کم کمک به پروانه شدن نزدیک بشیم. با توجه به اینکه جناب آلبرت الیس کسی هستند که در سال 1995 درمان عقلانی-هیجانی رو پی ریزی کردند، به راحتی میشه از تکنیک های این کتاب غیر از درمان مشکلات خوردن، تو حیطه های اضطراب و افسردگی هم استفاده کرد. اگر میخواید بدونید ربط شناخت به خوردن چیه این قسمت کمک کننده ست :

"شناخت چگونه میتواند به شما کمک کند میل شدیدتان به خوردن را مهار کنید؟ شناخت به خودی خود نمیتواند چنین کاری کند ولی درست فکر کردن میتواند شما را به سه هدف مهم برساند :

  • پدیرش خودتان به رغم مشکلاتی که در ارتباط با خوردن و وزن دارید؛
  • غلبه بر احساسات نا مناسبی که نمیگذارند با این مشکلات کنار بیایید؛
  • تدوین اهداف عاقلانه در ارتباط با خوردن"

هنر و علم عاقلانه خوردن

در کل از کتاب راضی ام (هر چند خوندنش به درازا کشید) ولی الان حس بیشتر نوشتن ازش نیست. نکته پایانی اینکه کتاب صراحتا میگه : لاغر شدن و لاغر موندن برای کسانی که وزن ثابت نسبتا بالایی دارند، مستلزم صرف وقت و انرژی زیادیه و اصصصصصلن هم کار آسونی نیست!

خدا رو شکر بالاخره یه نفر به سختی لاغر شدن اعتراف کرد :)

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۵۹
مطهره علیجانی پور ارباستان