باباقورباغه
به نام خدای مهربانی
نویسنده: تورنتون دبلیو برجیس
مترجم : سعیدا زندیان
باباقورباغه،قورباغهی پیر و کله شقی بود. او یک روز در حال خوردن صبحانه بود که پسر عمویش آقاوزغه را دید که به سمتش میآمد.
به نام خدای مهربانی
نویسنده: تورنتون دبلیو برجیس
مترجم : سعیدا زندیان
باباقورباغه،قورباغهی پیر و کله شقی بود. او یک روز در حال خوردن صبحانه بود که پسر عمویش آقاوزغه را دید که به سمتش میآمد.
به نام خداوند مهر و دوستی
نویسنده : تورنتون دبلیو. برجیس مترجم : سعیدا زندیانیک روز صبح دنی موشه ناراحت و غمگین کنار برکه نشسته بود وبه دم کوتاهش فکر می کرد که چرا من هم مثل بقیه ی موش ها دم بلند و زیبا ندارم . فردا دنی موشه به سوی خانه ی قورباغه ی پیر رفت و به او گفت چرا من هم مثل بقیه ی موش ها دم دراز و قشنگی ندارم .
به نام خداوند مهر و دوستی
نام کتاب :دری فانتاسبماگوری
نویسنده : ابی هنلن مترجم : نلی محجوب
دری دختر کوچولویی است که دوست دارد با برادر و خواهرش بازی کند . اسم برادر دری لوک واسم خواهر دری ویولت است . لوک و ویولت
دوست ندارند با دری بازی کنند . آن دو هر دفعه دری را مسخره می کنند به او می گویند نی نی کوچولو دری ناراحت می شود و گریه می کنند . دری یک روز با مردی در خیالش آشنا می شود .
به نام خداوند مهر و دوستی
نویسنده : استفن پاستیس، مترجم : پژمان واسعیتیمی هالو و مادرش مجبور شدند که از خانه ی خودشان به خانه ی عمه تیمی بروند . اخلاق های عمه ی تیمی خیلی احمقانه بود . او یک پرنده چندش از نظر تیمی را دوست داشت اسمش اژدرخان بود و خرس قطبی هم ازآن میترسید
به نام خداوند مهر و دوستی
هیولاهای بادکنکی بچه هایی را که میگیرند مجبور میکنند تا در کارخانه ی هیولاها ، عروسک های بادکنکی باد کنند !
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب «دری و دوست راست راستکی اش» نوشته «ابی هنلن» به ترجمه «نلی محجوب»
دری دختر کوچولویی که تازه میخواهد به مدرسه برود و دلهره دارد . او بسیار خیالباف است. یک هیولا به نام خانم گابلگراکر و یک نگهبان به نام آقای ناگی را در خیالات خود دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب «یک عدد بابا به فروش می رسد» نوشته «کارا سانتوس» به ترجمه «سعید متین»
نورا به دلیل مسافرت های کاری پدرش برای اینکه تنها نماند در منزل دوستش اسکار زندگی می کرد.
به نام بخشنده ی بزرگ
سری کتابهای " در جستجوی دلتورا " در قالب رمان تخیلی به قلم امیلی رودا ترجمه خانم محبوبه نجف خانی .
این داستان تخیلی که در 15 کشور جهان به چاپ رسیده ماجرای تلاش سه همسفر به نام های لیف ، باردا و جاثمین است که حرکت خود را از شهر دل آغاز می کنند و برای رهایی سرزمینشان از چنگال ارباب سایه بدنبال سنگ های جادویی راهی شهرهای مختلف می شوند تا بتوانند طلسم کنربند دلتورا را فعال کنند و شاه حقیقیو عادل سرزمین خود را دوباره بر تخت بنشانند و ماجراهای مهیج در طی این سفر سرشاز از ترس و اضطراب خواندنی و همراه شدنی است ...
یا حق
سلام
"یک روز در مدرسه، گفتن ساعت را یاد گرفتم. ساعت نه، ساعت ده، ساعت یک، ساعت دو. بابا همیشه ساعت سه میامد دنبالم اما آن روز نیامده بود. چرا نیامده بود؟ چه شده بود؟" تک و تنها توی دنیای به این بزرگی- اولف نلسون- ترجمه: فریده خرمی
کتابی که به شدت با قهرمان داستانش همزاد پنداری میکنم :)
خوندنش توصیه میشه به شددددددت! البته به اونهایی که کودکی پر از رویا و خیالپردازی داشتن و هنوز با به یاد آوردن اون روزها لبخند میشینه روی لبشون. با سپاس فراوان از عزیز نازنینی که از نمایشگاه کتاب برام خریدش و وقتی رسیدیم خونه اولین کتابی بود که خوندمش و میخکوبم کرد از شدت شباهت! اینکه یه بچه چقدر خوب یه اتفاق رو (که در واقعیت اتفاق نیفتاده بود!) پذیرفت و مسیولانه و خلاقانه براش دنبال راه حل گشت. مدیریت هیجان، مهارت حل مساله و احساس مسیولیت در مقابل برادر کوچکترش ش فوق العاده بود :) موافقت تمام و کمالم رو با گفته برنامه «9 تا نیمروز» از رادیو نیوزیلند اعلام میدارم : "قصه ای تلخ و شیرین از عشق برادرانه و تخیلات دیوانه وار!"
نویسنده و تصویرگر کتاب-اوا اریکسون- هردو کاردرست و معروف و برنده جوایز بین المللی هستن.
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب "کلوچه های خدا " نوشته کلر ژوبرت
یه کتاب شیرین دوست داشتنی برای گروه سنی (ج) این کتاب ۳زبانست یعنی هم توش متنها به زبان فرانسه هم عربی و هم فارسی ترجمه شده. این کار خوب از انتشارات کانون پرورش فکریه
همنطور که تو شناسنامه کار هم امده موضوع داستان بر سه محور : ۱.خداشناسی ۲.شکر ۳.مهربانی تمرکز کرده و بنظر من خیلی ظریف و زیبا هم به آموزش کنترل نفس و ساده تر بگم به مفهم روزه در اسلام هم پرداخته
تصویرگری این کتاب رو هم خیلی دوست داشتم همنطور که رو جلد هم میبینید سبک مدادرنگی آرامش بخشی درونش موج میزنه و خطوط شکسته نیستن و رنگها با یه درآموختیگی آرام در کنار هم قرار گرفتن که این کار هم از هنر نویسنده عزیز بود.
.........................................
پ.ن فضولانه: جالب بود بدونم نویسنده مسلمانه یا نه و یا اصلا زنه یا مرد : )) وقتی اسمشون سرچ کردم متوجه شدم ایشون یه بانوی مسیحی فرانسوی متولد ( ۱۹۶۱ ) پاریس بودن که در ۱۹ سالگی مسلمان میشن و به ایران میان راستش بهشون حسودیم شد چون همیشه دوست داشتم نویسنده کتاب کودکان با تصویرگری خودم باشم. امیدوارم حسودیم به رشدم بینجامه : )