کتابدونی

کتابایی که خوندیم رو اینجا مختصر می کنیم و در موردش حرف می زنیم

کتابدونی

کتابایی که خوندیم رو اینجا مختصر می کنیم و در موردش حرف می زنیم

کتابدونی
ما ها نه نویسنده ایم و نه منتقد ادبی ولی به چیزهایی که می خونیم فکر می کنیم و در موردش حرف می زنیم. لذا نوشته های این وبلاگ لزوما درست نیست اما نتیجه فکرهای ماست. برداشت از مطالب آزاد اما با مسئولیت شرعی و حقوقی خواننده مطالب (نه نویسنده) است.
طبقه بندی موضوعی
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
دوشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۸، ۱۱:۳۶ ق.ظ

فاطمه فاطمه است

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب «فاطمه فاطمه است» نوشته «دکتر علی شریعتی» 

 

 

کتابی در دو بخش متفاوت. بخشی در نکوهش فضای حاکم بر زن جامعه امروز و بررسی علل بحران اجتماعی که در این حوزه مواجهیم (این مشکلات از زمان ایشون بوده و هنوز هم هست) و بخش دیگه ای که مربوط به ارائه خلاصه ای از تاریخ اسلام اه با بررسی نقش حضرت زهرا.

بیان دکتر شریعی بیان زیبایی اه و کتاب پر از تعبیرات عمیق اه. هرچند کل کتاب واقعا کتاب با ارزشی اه اما ضمن خوندن کتاب، بخش های مختلفش رو عکس گرفتم که به نظرم بیشتر جلب توجه می کرد و برای مرور مطالب کتاب (بعد از خوندن بار اول) مناسب اه. پیش از نقد کتاب این بخش ها رو اینجا می نویسم که ثبت بشه. 

 

  • برخلاف آنچه امروز دشمن و دوست می پندارند «شیعه سنی ترین مذهب اسلام است» اساسا اختلاف اصلی بر سر این است که علی (ع) و شیعیان راستین و آگاهش از آغاز کوشیدند تا در برابر بدعتها، سنی بمانند، سنت را نگاهدارند. 
  • در تشیع علوی تقیه «تاکتیک» بوده است. تقیه برای «حفظ ایمان» است و نه مثل امروز، «حفظ مومن». (رجوع شود به داستان معلم پسران متوکل عباسی)
  • کسی که صبح تا ظهر توی بازار دو دو می زند و توی اداره چخ چخ می کند و به دنبال ریا و ربا و کلاه و کلک و یا تملق به آقای رئیس و تکبر و مرئوس و تفرعن به مراجع و ... ظهر می رود به خانه و خوب و خوش راحت می‌خورد می‌نوشد و می‌خوابد میخندد و عصر دنبال تفریحات سالم و هزار کلک و کلاه ناسالم است و آنگاه اگر او را دیدیم که به مناسبت تقویمش و از روی قرارش می رود محفلی با عده‌ای و طبق قراری از ساعت ۶ تا ۹ سه شنبه اول برج می‌نشیند و غصه می خورد و با تلقین و تلاش خودش را فشار می دهد و ناله می کند و در صورت امکان اشکی می آید و بعد از انجام برنامه گریه کردن و مراسم غصه خوردن و سایر مسائل مربوطه، قهوه و قلیانی و بعد هم با روح سبک و وجدان موفق و احساس اینکه کار مهمی کرده است و قدمی برداشته در راه عقیده و ایمان یا عشق و هجران و عزا و مصیبت اش بر می خیزد و می‌رود دنبال کارش ادامه زندگی روزمره رایجش تا باز برنامه گریه دیگری و برگزاری مراسم غصه خوردن موسمی دیگری طبق قرار تعیین شده و برنامه تنظیم شده. شما به چنین عاشقی هجران کشیده و مصیبت زده غمگینی چگونه می‌ نگرید؟ من هم مثل شما به او می نگرم! 
    گریه ای که تعهد و آگاهی و شناخت محبوب یا فهمیدن و حس کردن ایمان را به همراه نداشته باشد کاری است که فقط به درد شستشوی چشم از گرد و غبار خیابان به کار می‌آید
  • هر مذهبی و مکتبی، هر نهضتی و انقلابی از دو زوج ترکیب می یابد؛ عقل و عشق یکی روشنایی است و دیگری حرکت یکی شعور و شناخت می بخشد و به مردم بینایی و آگاهی می دهد و دیگر نیرو و جوشش و جنبش می آفریند. به گفته الکسیس کارل عقل چراغ اتومبیل است که راه می نماید و عشق موتور آن است که آن را به حرکت می آورد هر یک بی دیگری هیچ است به ویژه موتور بی چراغ، عشق کور خطرناک، فاجعه و مرگ.
  • اگر پیوند و پیمان «پدریان» ما با این خاندان (خاندان علی) در زندگی و اندیشه آنها و زمان و جامعه شان اثری نداشته است و اگر «پسران» با دیدن این بی اثری پیمان و پیوند خود را با این مذهب و این خاندان بریده اند، مقصر کیست؟ ... عالم 
  • اگر زن امروز دیوانه وار رنگ عوض می کنند و خود را به شکل عروسک فرنگی (و نه زن فرنگی) در می آورد باید در آن سوی مرز استعمار و اقتصاد و بیگانه را ببینیم و در این سوی مرز خودمان را که در این کار با او همدستی کرده ایم. ما زن را فراری داده ایم و او به سادگی صید می کند. ما او را ضعیف، پاشکسته، کنیز شوهر، مادر بچه ها (ام ولد) و حتی «بی ادبی»، «منزل» و غیره لقب دادیم و خلقت او را از انسان جدا کردیم و بحث می‌کردیم که آیا زن میتواند خط داشته باشد یا نه؟ استدلال می کردیم که اگر خط داشته باشد ممکن است به نامحرم نامه بنویسد و با این استدلال که بهتر بود کورش می‌کردیم تا نامحرم را نبیند. در این صورت خیال آقای غیرتی تا آخر عمر راحت بود.
    تقوا و عفت زن را چنین حفظ می کردیم با دیوار و زنجیر و نه به عنوان یک انسان و با اندیشه و شعو
  • تربیت او چه خواهد بود جز گریه و فحش و جیغ و داد ناله و اگر زورش رسید کتک زدن و اگر نرسید کتک زدن خودش و اگر هیچ کدام اثر نکرد ترساندنش از داداش بزرگ از بابا و اگر نشد استمداد از جن و زیر زمین و آب انبار. اگر در کنترل این بچه شر پدرسوخته جوانمرگ شده آتش به جان پتیاره ورپریده ای که الهی یتیم بشه و ذلیل بمیره و خبر مرگش را بیارن از این موجودات غیبی هم کاری ساخته نبود ساختن موجودات غیبی من درآوردی اضافی با عیار وحشت بیشتر دیو مرده و تاریکی و غول و لولو و هفت نیش و ... این هاست وسایل و امکانات تعلیم و تربیت فرزند در سیستم آموزش و پرورش زنی که تمام هستی و زندگیش خلاصه شده در اینکه به تربیت بچه هایش بپردازد
  • نقدی داشتن به حوزه با این مضمون که در حوزه های علمیه، فردی که بیشترین تقوا و علم را دارد تبدیل به مرجع شده و در گوشه ای کنج عزلت میگیره و افرادی که خیلی درجه علمی بالایی ندارند و یا اهل تحقیق و تعمق نیستند، تبدیل میشن به مبلغ دینی و میرن برای مردم اسلام رو توضیح بدن! که حرف درستی اه و لازم اه اصلاح بشه. 

به طور خلاصه در این بخش دکتر ناکارامدی اسلام و تشیع در جامعه و اجحاف به زنان به اسم مذهب رو عامل اصلی دین گریزی و روی آوردن به متدهای غربی بیان می کنه و مقصر این موضوع رو عالمان دینی که به جای اینکه دین رو درست در جامعه پیاده کنند و به زن شخصیت حقیقی اش رو نشون بدن، با راحت طلبی سعی در خفه کردن زنان و بی توجهی نسبت به مسائل اجتماعی داشتند. در بخش دوم کتاب، دکتر وارد معرفی شخصت حضرت زهرا در قالب مرور اجمالی تاریخ اسلام میشه تا نشون بده که یک زن در دیدگاه اسلام چقدر عزیز و محترم اه و می تونه فعالیت های اجتماعی داشته باشه در عین حال، تقوا و عفت رو هم حفظ کنه. (هرچند موضوع بیشتر شبیه به تاریخ اسلام اه و خیلی به طور برجسته نقش زن مسلمان در جامعه تشریح نمیشه) بریده هایی از مطالب این بخش رو هم در ادامه ثبت می کنیم. 

  • (استدلال حضرت علی در پذیرش اسلام) دیشب با خودم فکر کردم دیدم خدا در آفرینش من با پدرم ابوطالب مشورت نکرد، اکنون من چرا در پرستش او باید از وی نظر بخواهم؟

  • از این دو کدامشان در چشم رسول خدا محبوبترند؟ دخترش زهرا یا همسر او علی؟ پیامبر که در برابر پرسشی دشوارتر قرار گرفته بود در حالی که از این سوال زیرکانه که او را در تنگنا یک انتخاب محال قرار میداد لبخندی معصوم و مهربان داشت پاسخی یافت که احساس کرد درست بیان همان چیزی است که در دل داشت و با حالتی که گویی از توفیق لذت می‌برد (خطاب به حضرت علی) گفت فاطمه پیش من از تو محبوب تر است و  تو پیش من از فاطمه عزیزتری!

  • (در بحث جانشینی رسول الله) چرا در بیماری مرگ سپاه به روم می فرستد آن هم برای جنگ انتقامی، نه فوری و دفاعی؟ چرا ابوبکر و عمر و دیگر بزرگان و سیاستمداران با نفوذ را هم اعزام می‌دارد؟ چرا باید بر چنین سپاهی - که در آن این بزرگان سرباز ساده اند - اسامه جوان ۱۸ ساله را به فرماندهی و به عمارت سپاه نصب می‌کند و از آنها که به علت جوانی، از اطاعت سرباز می زنند، به شدت خشمگین می شود و شایستگی را - و نه سن و سال را- ملاک ریاست اعلام می‌کند؟

  • (در توصیف تلاش های حضرت زهرا) باید برای پیروزی هر چند با امیدی ضعیف تلاش کند. باید با نظام حاکم مبارزه کند اگر توانست آن را مغلوب سازد و اگر نتوانست لااقل محکوم. اگر باطل را نمی توان ساقط کرد می توان رسوا ساخت اگر حق را نمی توان استقرار بخشید می توان اثبات کرد و به زمان نشان شناساند و زنده نگاه داشت تا لااقل مردم بدانند که آنچه بر سر کار است ظلم است و آنچه که مطرود و شکست خورده و زندانی است حق است و آزادی


نقد 1: کتاب به نقش حضرت زهرا نمی پردازه که مثلا در خطبه معروف فدک چی میگه؟ یا سبک زندگی ایشون چطور بوده و ... بیشتر تاریخ اسلامی اه که حضرت زهرا هم یک دختر-همسر-مادر فداکار اه درش. 

نقد 2: پیامبر از نگاه حضرت زهرا فقط یک پدر نیست و تلاش حضرت زهرا برای حق علی (ع) تلاش برای حق شوهر نیست، در حالیکه برداشت من از کتاب بیش از حد شخصی و خانوادگی شدن بحث ها بود. خانم فاطمه زهرا برای اسلام خودشون رو فدا می کنند نه برای حق همسرشون. و برای انقطاع وحی گریه می کنند و عدم عمل به دستورات پیامبر خدا نه برای فوت پدرشون. 

نقد 3: در خصوص علت فوت ایشون خیلی نرم و به نوعی با تقیه نسبت به اصل موضوع، فقط بحث آتش زدن درب رو مطرح می کنه و حمله ملعون دوم به خانه حضرت و بیعت گرفتن از حضرت علی رو اصلا مطرح نمی کنه. 

نقد 4: جایی از متن بیان میشه که حضرت علی به نوعی از شرم حضرت زهراست که با ملعون اول بیعت نمی کنند!!! و در انتهای کتاب هم معلوم نمیشه که چطور حضرت علی با اولی بیعت کردند. 


پی نوشت 1: در بخشی از کتاب دکتر شریعی به موضوع تعبیر غلط از شفاعت می پردازن با استناد به این جمله پیامبر که «من برای تو فاطمه نمی تونم کاری کنم، خودت به فکر آخرتت باش». هرچند تعبیرش کامل نیست اما بیراه هم نیست. شفاعت اگر در این دنیا ما رو اصلاح نکنه در آخرت هم ما رو نجات نمیده. تعبیر ایشون این بود که شفاعت پارتی بازی نیست و این حرف درستی اه. 

پی نوشت 2: حق طلبی دکتر شریعی و پذیرش ایشون در این که کتاب هاشون خالی از اشتباه نیست، قابل ستایش اه و لذا در خوندن و پذیرش گفته های ایشون، خصوصا در بحث تاریخ اسلام لازمه که مطالعه بیشتری انجام بدیم و به صرف مطالب بیان شده توسط دکتر اکتفا نکنیم.

پی نوشت 3: تحلیل اجتماعی دکتر شریعتی از شرایط زن، متاسفانه بعد از 40 سال از انقلاب هنوز بر جامعه حاکم اه و هر روز هم اوضاع وخیم تر میشه. 

پی نوشت 4: اینکه رسول الله در سپاه اسامه، بزرگانی از جمله اولی و دومی رو قرار میده ولی فرمانده رو اسامه میگذاره، سوای اینکه قصد دور کردن اونها رو از مدینه داشته باشه، خودش یک پیام واضح به جامعه است که این دو و سایر بزرگان اسمی، حتی لیافت فرماندهی یک لشگر از مسلمین رو ندارند چه برسد به کل حکومت. 

پی نوشت 5: بخشی از کتاب رو میخواستم بیارم اما چون خیلی زیاد و نزدیک به 2 صفحه بود، نیاوردم اما خلاصه اش مقایسه وضعیت بود. علی یک جوان 35 ساله که بسیاری از بزرگان مخالف اسلام، کینه او رو داشتند به دلیل زخم های بدر و احد و خندق و حنین و خیبر و ... . اما ابوبکر، شیخی 60 یا 70 ساله، پدرزن و یار غار پیامبر و به قولی اولین مسلمان که اموالش رو در راه اسلام کاملا خرج کرده، عمر چهلمین مسلمان و پدرزن رسول، عثمان ذوهجرتین و ذوالنورین و وابسته به دو خانواده بزرگ قریش و دست به خیر کارهای پیامبر، خالد بن ولید با لقب سیف الله، عمر و عاص، سعد بن ابی وقاص که حامی پیامبر بوده در جنگ احد و مورد ستایش ایشان و بزرگان اوس و خزرچ. علی یک سو ماجراست و بقیه سمت دیگه. اینکه اگر در اون زمان بودیم، کدام سمت می رفتیم واقعا سخته. ضمن اینکه این افراد منکر فضایل حضرت نبودند، اما میگفتن «مصلحت» «اسلام» نیست! امان از این مصلحت اندیشی پیران مصلحت اندیش. 

پی نوشت 6: توصیف و مقایسه ای که دکتر از زن شرقی و غربی و آن چیزی که حقیقتا باید یک زن به آن برسد بسیار آموزنده است. توصیه می کنم همه نسل جوان این توصیف رو از خانواده و جایگاه زن بخونند. خصوصا که دکتر شریعتی یک فرد متعصب مذهبی نیست، یک روشنفکر واقعی مذهبی اه. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۶/۱۸
احسان بدریکوهی

نظرات (۱)

ممنون، خداقوت. تحلیل طولانی ای بود ولی آنقدر خوب نوشته شده که خواننده رو تا آخر همراه میکنه. برام جالب شد که کتاب رو با دقت بیشتری بخونم. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی