جمعه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۸، ۰۷:۲۰ ب.ظ
یک عدد بابا به فروش می رسد
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب «یک عدد بابا به فروش می رسد» نوشته «کارا سانتوس» به ترجمه «سعید متین»
نورا به دلیل مسافرت های کاری پدرش برای اینکه تنها نماند در منزل دوستش اسکار زندگی می کرد.
ما ها نه نویسنده ایم و نه منتقد ادبی ولی به چیزهایی که می خونیم فکر می کنیم و در موردش حرف می زنیم. لذا نوشته های این وبلاگ لزوما درست نیست اما نتیجه فکرهای ماست. برداشت از مطالب آزاد اما با مسئولیت شرعی و حقوقی خواننده مطالب (نه نویسنده) است.
نویسندگان
- احسان بدریکوهی (54)
- الهه بدریکوهی (23)
- نسترن سعیدی فرد (12)
- پرهام آذرکیش (10)
- مطهره علیجانی پور ارباستان (5)
- صالح (2)
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
- ۹۶/۰۳/۰۳عشق و عطش
- ۹۵/۰۶/۱۴از کجا آغاز کنیم
- ۹۶/۰۴/۱۱سری کتاب های در جستجوی دلتورا
- ۹۴/۰۷/۰۸ته خیار
- ۹۶/۰۲/۲۵با من از زمان حرف نزن
- ۹۶/۰۴/۱۵رومانف ها
- ۹۶/۰۳/۱۲غرور و تعصب
- ۹۶/۰۳/۱۸چهل نامه ی کوتاه به همسرم
- ۹۶/۰۳/۱۷چه بگویم ؟
مطالب پربحث‌تر
- ۹۴/۰۷/۰۸ته خیار
- ۹۶/۰۳/۱۲غرور و تعصب
- ۹۶/۰۴/۱۱سری کتاب های در جستجوی دلتورا
- ۹۵/۰۴/۱۰مدیر مدرسه
- ۹۶/۰۳/۱۷چه بگویم ؟
- ۹۴/۰۳/۰۱مرد رویا ها
- ۹۶/۰۴/۱۵رومانف ها
- ۹۸/۰۴/۱۷دنی موشه
- ۹۴/۰۷/۱۲نامیرا
- ۹۶/۰۳/۱۸چهل نامه ی کوتاه به همسرم
آخرین نظرات
- ۱ ارديبهشت ۰۰، ۲۱:۵۰ - لادنچقدر این کتاب تمش شبیه بامداد خماره.
- ۳۰ شهریور ۹۸، ۲۲:۵۴ - فرشادکمی بیشتر از خانواده رومانوف بگو
- ۱۹ شهریور ۹۸، ۰۷:۰۱ - م. ارباستانممنون، خداقوت. تحلیل طولانی ای بود ...
- ۲۶ مرداد ۹۸، ۱۴:۲۱ - هیوا جعفریبامزه و قشنگ
- ۳ مرداد ۹۸، ۲۲:۳۱ - پرهام اذرکیشسلام دایی کتابت چند صفحه است که این قدر زیاد خلاصه نوشتی
- ۳ مرداد ۹۸، ۱۷:۲۶ - احسان بدریکوهیسلام دایی لطفا آخر قصه رو کاملتر تعریف کن برام
- ۱ مرداد ۹۸، ۱۱:۲۵ - احسان بدریکوهینه، منظورم آخر داستان اه که گفتی ...
- ۱ مرداد ۹۸، ۱۰:۵۷ - احسان بدریکوهیسلام یه سوالی برام پیش اومد. مگه ...
- ۲۷ تیر ۹۸، ۲۱:۱۳ - امیر رضامطالب خیلی جالبی دارین به وبلاگ ما هم سر بزنید لطفا
- ۱۹ تیر ۹۸، ۰۸:۴۲ - احسان بدریکوهیسلام منم با پیشنهاد خانم دکتر ...
