دشت
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب «دشت» نوشته «آنتوان چخوف»
(به علت مشکل وبلاگ تبیان، امکان آپلود عکس نیست.)
خسته کننده و بی ربط به ما
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب «دشت» نوشته «آنتوان چخوف»
(به علت مشکل وبلاگ تبیان، امکان آپلود عکس نیست.)
خسته کننده و بی ربط به ما
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب «سووشون» نوشته «سیمین دانشور»
یک رمان اجتماعی که هرچند داستانش واقعی نیست اما بازتاب شرایط واقعی کشور در دهه 1340 شمسی اه.
خاطرات سفیر، نیلوفر شادمهری
سلام :)
برشی از کتاب ؛
استاد پرسید: سخنرانی هروه رو گوش کردی؟
گفتم: بله.
- بیست سال قبل توی یه کنفرانس یه سخنرانی داشتم. اون روز، بعد از تموم شدن حرفهای من همینقدر با شور و حرارت برای من دست زدن و تشوسقم کردن..
-خیلی خوبه.
- اما اون روز من دقیقا بر عکس حرفایی رو که امروز هروه زد، ثابت کرده بودم..
- ...
- بیست سال با تئوری هام کنفرانس دادم و برام دست زدن.. و امروز هروه خلاف اون حرفارو ثابت میکنه و براش همونقدر دست می زنن..
- ..
- «حضار» کارشون دست زدنه.. این تویی که باید بدونی زندگی ت رو داری وقف اثبات چی می کنی..
-..
- میفهمی دخترم؟ این مهم ترین درس زندگی من بود!
...
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب «رهش» نوشته «رضا امیرخانی»
یک رمان کوتاه در مورد مشکلات شهری
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب «مدیر مدرسه» نوشته «جلال آل احمد»
یک کتاب رمان که به معرفی فضای حاکم بر جامعه و اداره فرهنگ در دوره نوشتن کتاب (سال 1337 شمسی) بر میگرده.
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب «سفید لعنتی» نوشته «دیوید لیتون» ترجمه «فرشته هاشمی»
یک رمان قدیمی با موضوع زندگی سیاهان آفریقای جنوبی، یکی از اصلی ترین کشورهایی که تحت قوانین شدید نژادپرستانه اروپایی ها بوده
به نام بخشنده ی بزرگ
کتاب " چشمهایش " در قالب رمان سیاسی - اجتماعی به قلم بزرگ علوی .
کتاب چشمهایش داستان راز پنهان چشهای یک پرده نقاشیست اثر بزرگترین نقاش دوره رضا شاه . راوی این داستان ناظم مدرسه ایست که آثار نقاشی استاد ماکان ؛ نقاش و فعال سیاسی آن دوره در آن نگهداری می شود و پس از مرگ استاد تمام تلاش خود را می کند تا پرده از راز این چشم ها بردارد . تا اینکه روزی ...
به نام بخشنده ی بزرگ
کتاب " چراغ هار ا من خاموش می کنم" در قالب رمان اجتماعی به قلم زویا پیرزاد که به چاپ هفتادم رسید .
این کتاب یه رمان اجتماعیه که راوی زندگی یه خانواده ارمنی و ارتباطاتش با خانواده ، آشنایان ، دوستان و همسایگانشه تو سال 1340 در شهر آبادانه . راوی این داستان مادر خانواده "کلاریس" هه که برای مادر و همسری نمونه بودن تمام تلاشش رو می کنه و در طول داستان دیده می شه که آرزو ها ، خواست ها و دغدغه هاش بطور مستمر داره فدای آسایش اطرافیانش میشه و دچار روزمرگی بودن و اتفاقات هر روزه و معمولی که مدام داره تکرار میشه و هیچ توجهی نه از سوی خانواده و نه از سوی مادر و خواهر و حتی دوستانش به این موضوع نمی شه و حالا با اومدن یه همسایه جدید شاید خیلی چیزها عوض شده ... امیل ، مردی که به همراه دختر کوچک و مادر مرموزش وارد داستان میشه . و دیده شدن خواست های کلاریس و بیدار شدن حسی که زندگی او را تکان می دهد ....
به نام بخشنده ی بزرگ
کتاب " من او" در قالب رمان اجتماعی به قلم رضا امیر خانی که به چاپ چهل و سوم رسید .