من او
به نام بخشنده ی بزرگ
کتاب " من او" در قالب رمان اجتماعی به قلم رضا امیر خانی که به چاپ چهل و سوم رسید .
تو این کتاب به طور ضمنی به حوادث تاریخی مربوط به دوره سلطنت رضاشاه و آغاز شکل گیری گروه ها و تشکل های انقلابی و مبارزاتی چه در داخل کشور - با قید نام نواب صفوی که دوست صمیمص علی فتاح هست – و چه در خارج کشور - فعالیتهای مبارزاتی مرد عربی که همسر مریم خواهر علیه در الجزایر - گریزی زده شده و البته در انتهای کتاب هم موضوع به شهدای گمنام و خاکسپاری حاج فتاح در قطعه شهدا که بنابه تقدیر اتفاق افتاده میانجامه و یه جورایی قراره نتیجه گیری کنه که "و کذلک نجزی المومنین" ...
Jاز من بپرسید : اگه به منه باید بگم که از این کتاب 500 صفحه ای ، باید 200 صفحه اولش رو خودتو وادار کنی تا بخونیش تا برسی به یه جای کمی جالب انگیز کتاب و متاسفانه دوباره 100 صفحه آخر و هی باید ممممممم بخونی تا تموم شه که بگی تا ته خوندمش ، چون آواخرش که واقعا ضد حال واقعیه. هرچند در طول خوندن هم جاییش حالی وجود نداره تا ضدحالی باشه ... تنها بخش مفیدش اگه بخوام از کل کتاب جداش کنم حدود 15 تا جمله اس که صحبتای شخصی در داستانه به نام "درویش مصطفی" یه عارف واقعی که مقبولیت عامی در داستان نداره عده ای مثل خانواده فتاح که می فهمنش براش احترام قائلن و عده ای از مردم عوام میگن اون یه دیوونه اس که حرفای بی سرو ته می زنه ....
در مجموع به نظرم قدر پولتونو بدونید ...
چرا کامنت قبلی ام رو پاک کردی؟ سانسور تا کجا؟!!!