کتابدونی

کتابایی که خوندیم رو اینجا مختصر می کنیم و در موردش حرف می زنیم

کتابدونی

کتابایی که خوندیم رو اینجا مختصر می کنیم و در موردش حرف می زنیم

کتابدونی
ما ها نه نویسنده ایم و نه منتقد ادبی ولی به چیزهایی که می خونیم فکر می کنیم و در موردش حرف می زنیم. لذا نوشته های این وبلاگ لزوما درست نیست اما نتیجه فکرهای ماست. برداشت از مطالب آزاد اما با مسئولیت شرعی و حقوقی خواننده مطالب (نه نویسنده) است.
طبقه بندی موضوعی
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۸، ۰۵:۵۰ ب.ظ

دفتر خاطرات هیولاها

به نام خداوند مهر و دوستی


نویسنده :  تروی کامینگز ، مترجم :  محسن رخش خورشید


هیولاهای بادکنکی بچه هایی را که می­گیرند مجبور می­کنند تا در کارخانه ی هیولاها ، عروسک های بادکنکی باد کنند !

آن قدر که دیگر نفس شان تنگ می­شود و از حال می­روند . هیولا های بادکنکی و عروسک های بادی که شما جلوی هر مغازه ای در شهر می­بینید با خوردن باد لاستیک ماشین ها ،توپ های بادی بچه ها ، باد تشک های خواب ، بالش های بادی و ... خودشان را قوی و بزرگ می­کنند .

الکساندر که تازه با پدرش به شهر استرمانت آمده باید به مدرسه ی جدیدی برود که در آن مدرسه ی خرابه یک دفترچه با موضوع هیولاها پیدا می­کند و خانم مدیر به او می گوید  که فعلا  مدرسه به بیمارستانی در همان نزدیکی منتقل

شده . الکساندر همراه دوستش ریپ موفق می شوند در مرحله ی اول هیولاهای بادکنکی روز تولد  الکساندر را که پدر برای تولدش کرده بود شکست دهند ولی آیا بزرگتر ها و والدین قبول می کنند که هیولاها بادکنکی خطرناکند ؟ !

تلاش الکساندر ادامه دارد ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۰۸
پرهام آذرکیش

نظرات (۱)

خیلی واضح کتاب را فهماندی
پاسخ:
ممنون از تعریفتان

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی