خسرو و شیرین
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب «خسرو و شیرین» سروده «حکیم نظامی گنجوی»
کتابی بسیار معروف که تا حالا فقط می دونستم معروفه اما هیچ وقت کامل نخونده بودمش
داستان کتاب رو که همه می دونند، شیرین دختری ارمنی اه که از شنیدن وصف خسرو، عاشق خسروپرویز میشه (زمانی که هنوز شاه نشده بود) و خسرو هم از شنیدن وصف شیرین عاشق شیرین.
خسرو اهل لهو و لعب اه و مهین بانو، بزرگتر شیرین به شیرین میگه حواست باشه که جز به ازدواج شاه، به هیچ قول دیگه ای، فریبش رو نخور که اگه تو رو راحت به دست بیاره بعد از یه مدت هم فراموشت می کنه و میره سراغ دیگری. بهرام چوبین حکومت رو از خسرو می گیره و خسرو برای پس گرفتن حکومت از روم کمک میگیره، قیصر روم کمکش می کنه و دخترش مریم رو هم میده به خسرو. تا مریم زنده است، خسرو و شیرین در فراق اند و نامه نگاری دارند. این وسط فرهاد میاد، عاشق میشه و با مکر خسرو می میره.
مریم می میره و دوباره رابطه خسرو و شیرین شروع میشه. تا بعد از کش و غوس های فراوان بالاخره خسرو مجبور میشه که به شیرین قول ازدواج بده. نکته جالب داستان اینه که شیرین حتی بعد از سالها فراق و دوری هنوز به عهدی که با مهین بانو بسته پایبنده و حاضر به رابطه با خسرو نمیشه تا بالاخره خسرو قبول می کنه ازدواج کنند و شیرین ملکه بشه.
بعد از سال ها زندگی خوب و خوش، شیرویه بچه مریم و خسرو، پدرش رو می اندازه زندان و بعد هم یکی رو میفرسته اون رو میکشه. شیرویه از بچگی وقتی 9 سالش بود و شیرین رو دید گفته بود که شیرین باید زن من بشه. وقتی که پدرش رو میکشه، برای شیرین پیام میفرسته که بعد از یکی دو هفته تو رو میارم قصر که همسر خودم بشی و شیرین هم برای نجات از این موضوع، موقع دفن خسروف خودش رو میکشه و داستان تمام میشه.
از این جهت که یک داستان فولکور اه معروف اه و خوندنش و دونستنش برای هر ایرانی، نشونه ای از آشنایی با پیشینه فرهنگیش اه، خوندنش رو توصیه می کنم و همچین آشنایی با وضعیت شاهنشاه خسروپرویز که نمونه ای از پادشاهان ایرانی اه و از جمله قوی ترین ها و معروف ترین هاشون اه.
اما بسیار طولانی و چون نظم هم هست مزید بر علت میشه که برای کسی که خیلی از توصیف و تعریف خوشش نمیاد خسته کننده باشه.