خسی در میقات
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب "خسی در میقات" نوشته جلال آل احمد سفرنامه نویسنده است به سفر مکه در سال ۱۳۴۳
کتاب یک سفرنامه ساده معمولی نیست بلکه نگاه عمیق تریست به حج ، مکه ، کشف و خداوند...
شاید جذابیت بیشتر این کتاب از این جهت باشد که به قول خود نویسنده نمی خواد فقط " بره ی گم شده به گله باز گشته باشه" بلکه " بز گری باشه که می خواد خودش رو بیشتر گم کنه"
حال دور از جان همگان چون با این "بز گر" قرابتی حس کردیم جذب این کتاب شدیم :)
نویسنده در طول سفر با نگاه تیز انتقادی در حال پرسشگریه اما در زیر و بم این پرسشها اتصالاتی رخ می ده که خیلی دوست داشتنیه:
((بزرگترین غبن این سالهای بی نمازی از دست دادن صبح ها بوده، با بویش، با لطافت سرمایش، با رفت و آمد چالاک مردم. پیش از آفتاب که بر می خیزی انگار پیش از خلقت برخواسته ای. از خواب به بیداری. و از سکون به حرکت. و امروز صبح چنان حالی داشتم که به همه سلام می کردم. و هیچ احساسی از ریا برای نماز........اما کلمات عربی بر ذهنم سنگینی می کند. و بر زبانم. و سخت هم، نمی شود به سرعت ازشان گذشت. آن وقت ها عین وردی می خواندمشان و خلاص. ولی امروز صبح دیدم که عجب بار سنگینی می نهند بر پشت وجدان. صبح وقتی می گفتم "السلام علیک ایها النبی" یک مرتبه تکان خوردم. ضریح پیش رو بود و مردم طواف می کردند و برای بوسیدن از سر و کول هم بالا می رفتند و شرطه ها مدام جوش می زدند که از فعل حرام جلو بگیرند... که یک مرتبه گریه ام گرفت و از مسجد گریختم))
این کتاب در کنار سیری که طی می کنه از قلم و تشبیهات خیلی جالب نویسنده هم برخورداره (هرچند که به نگاه هیز نویسنده در بسیاری از صفحهات انتقاد دارم اما) تشبیه بسیار جالب لباس اعراب به گله قند و تشبیه حضرت حوا به مادربزرگ بشریت :) و خیلی های دیگر...
و کل سفر کنایه به این سواله که " آیا عبادت و تجارت توامانند؟؟؟"
_____________________________________________
پ۰ن: اونطوری که باید ذهنم همراهی نکرد که کتاب خوب معرفی کنم ، ولی واقعا خوندنش خالی از لطف نیست :)

خیلی ممنون از کتاب خوبی که معرفی کردید. این که گفتید نگاه انتقادی داره و موشکافانه برایم جالب شد که بخونم اش.