چهارشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۷، ۱۰:۴۷ ب.ظ
هجرت سلیمان
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب «هجرت سلیمان» نوشته «محمود دولت آبادی»
یک رمان کوتاه از نویسنده ای معروف، احتمالا با هدف تشریح اوضاع اجتماعی زمان خودش
همونطور که گفتم این کتاب، یک رمان بسیار کوتاه اه، در حد کمتر از 100 صفحه و البته بسیار هم قدیمی اه. در متن داستان، سلیمان، یه مردی اه که از کار بیکار شده و زنی داره که بسیار به خانواده اش اهمیت میده، با تمام فداکاری سعی می کنه خانواده رو نگه داره، در مقابل اهانت های همسرش تحمل می کنه تا خانواده اش که شامل خودش و شوهرش و دو تا بچه هاشند، از هم نپاشه. به خاطر بیکاری شوهرش، میره شهر خونه مردم کار میکنه، وقتی برمیگرده از سمت شوهرش متهم میشه به خیانت!! بعد شوهرش رو به جرم دزدی می اندازند زندان، این زن تا 2 سال، با کمک پسرش، کار میکنه تو مزرعه و روزگار می گذرونه تا اینکه شوهرش بر می گرده و همون دم در، دوباره زنش رو متهم میکنه و دست بچه ها رو میگیره و زن رو تنها میگذاره!
در فصل دوم، داستان در مورد خانواده ای دیگه حرف میزنه که مادر اون خانواده، مشکل اخلاقی داره و شوهرش جرات نمی کنه بهش حرفی بزنه. هر وقت هم که اعتراضی کرده، زنش با انواع توهین ها و زد و خوردها، طلبکار شده و رفته پی الواتی خودش
واقعیتش اینه که خیلی برام واضح نبود منظور نویسنده از بیان این داستان. میخواست بگه هرکی بدتره، کارش پیش تره!
یا میخواست بگه، بخش جسورتر جامعه، می تونه بخش آرام و سر به زیر جامعه رو، زیرپاش له کنه، حتی اگر حقی هم نداشته باشه!
به هر حال، کتاب مفیدی ندیدیمش که ارزش خواندن داشتن باشه.
۹۷/۰۹/۲۸