قمارباز

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب «قمارباز» نوشته «فیودور داستایوفسکی»

رمان کوتاهی از داستایوفسکی که نشان دهنده اعتیاد خود داستایفسکی به بازی رولت می‌باشد که الهام بخش نوشتن این کتاب شد، نویسنده در هنگام نوشتن کتاب تحت مهلت سختی برای بازپرداخت بدهی اش ناشی از قمار بود. او این اثر را در 28 روز نوشته است!!

ترجمه های  مختلفی از این کتاب ظاهرا وجود داره که من ترجمه جلال آل احمد رو خوندم و باید بگم که اصلا ترجمه روان و خوبی نیست. خود داستان یک رمان اه گه اولش به نظرم خیلی عمیق اومد ولی وقتی داستان رفت جلو دیگه تبدیل شد به یک داستان عادی اما هیجان انگیز که تا لحظه آخر شما رو پای داستان نگه می داره.

کتاب قابل حملی اه و می تونید توی راه بخونید اش. خود داستان رو هم که شرح ندم بهتره تا جذاب بمونه. موضوع داستان در مورد اتفاقاتی است که در زندگی «الکسی ایوانوییچ» شخصیت اصلی داستان به وجود می آد. داستان این کتاب مثل خیلی از رمان های دیگه، تم عاشقانه داره اما خیلی به این موضوع نمی پردازه و در خلال زمینه اصلی داستان عاشقانه اتفاقات مختلفی روی می ده.

تعریف از انگلیسی ها، تحقیر فرانسوی ها و دلسوزی برای روس ها از بخش های دیگه بارز تو این کتاب اه.

مشاهده زندگی به سبک یک قمار که ما ها همه قماربازهاشیم یه بخش دیگه از داستان اه که هر بار الکسی از قمارخونه در می آد یه اتفاق جدید و اغلب غیر منتظره رخ می ده.

می تونم بگم که یک بار خوندنش بد نیست، اما اگر نخونید هم ضرری نکرده اید. چون داستان معروفی اه، اگر خونده باشید خوب کلاس تون بالا می ره :)

پی نوشت 1: مرجع پاراگراف اول ویکی پدیا است و لذا نمی دونم که راست اه یا دروغ. ولی جالب اه.